رضا غبیشاوی – درباره مسئله فلسطین – اسرائیل و حوادث اخیر می توان به این نکات اشاره کرد:
1 – فلسطین تحت اشغال اسرائیل
فلسطین هم اکنون تحت اشغال و محدودیت اسرائیل است. این یک واقعیت تمام عیار است که از سوی سازمان ملل متحد نیز تایید شده است.
براساس مصوبات سازمان ملل، اسرائیل هم اکنون قدس شرقی (بخش شرقی شهر قدس/ اورشلیم) و کرانه باختری را تحت اشغال خود دارد. همچنین منطقه غزه هم در محاصره کامل اسرائیل قرار دارد. اسرائیل حاضر به پایان اشغال فلسطین در این مناطق نیست.
فلسطین هنوز عضو کامل سازمان ملل نیست. فلسطینی ها براساس قوانین سازمان ملل و از نظر اکثر قدرت های جهانی از جمله امریکا و اتحادیه اروپا، یک کشور مستقل ندارند. این موضوع معضل بزرگی را برای فلسطینی ها در برابر اسرائیل ایجاد کرده است.
تا چه زمانی می توان یک ملت را تحت اشغال نظامی نگه داشت؟ این وضعیت تا کی ادامه دارد؟ ملت فلسطین چه در کرانه باختری و شهر قدس و چه در غزه خواهان آزادی از اشغال اسرائیل، ایجاد دولت/ کشور مستقل فلسطینی و زندگی مسالمت آمیز است اما اقدامات غیرقانونی، غیراخلاقی و غیرانسانی روز افزون کابینه اسرائیل و یهودیان تندرو اسرائیلی، فشارها بر مردم فلسطین را افزایش می دهد و آنان را به واکنش وا میدارد. وقتی هم مردم فلسطینی در مقابل اقدامات اسرائیل واکنش نشان می دهند با مشت آهنین روبه رو می شوند.
فقط کافی است تصور کنیم اشغال هندوستان توسط دولت انگلیس، اشغال الجزایر توسط فرانسه، اشغال لیبی توسط ایتالیا، اشغال سودان توسط انگلیس و حکومت آپارتاید (برتری نژادی) در آفریقای جنوبی همچنان ادامه داشت و هر روز شمار جدیدی از مردم بومی در راه مطالبه پایان اشغال و کسب استقلال جان می باختند و دولت های اشغالگر نیز آنها را “تروریست” خطاب می کردند. این روند تا چه زمانی قابل تحمل و ادامه بود؟
در حال حاضر 2.5 میلیون فلسطینی ساکن کرانه باختری و قدس شرقی تحت اشغال اسرائیل قرار دارند. هر گونه ورود و خروج به این منطقه با اجازه و نظارت اسرائیل صورت می گیرد. همه شوون و زندگی و امور مردم فلسطین در همه بخش ها در این منطقه منوط به اجازه و تصمیم مقامات اسرائیلی است. در منطقه غزه هم حدود 2 میلیون فلسطینی زندگی می کنند که از سه طرف در محاصره اسرائیل هستند و تنها یک مرز بین المللی با مصر دارند. زندگی مردم غزه از جمله ورود و خروج افراد و کالا و سایر فعالیت ها هم در گرو تصمیم گیری اسرائیل است.
راه مقابل ملت فلسطین چیست؟ اشغال را قبول کنند؟ نابودی هویت و عزت و کرامت خود را به دست اشغالگر قبول کند؟ در این صورت، انسان بی کرامت، انسان بی هویت، انسان بی کرامت چه تفاوتی با مرده دارد؟ با زور شاید بتوان زمین و زندگی یک انسان را گرفت اما هرگز نمی توان هویت، موجودیت، کرامت و عزت نفس او را مطالبه کرد.
آیا راهی جز مقاومت اشغالگر می ماند؟ راهی نمی ماند جز اینکه در چهره اشغالگر، فریاد بکشی “من هستم؛ من باقی می مانم؛ من نابود نمی شوم”.
دولت فلسطین به رهبری محمود عباس از قبل تاکنون، پیشنهادی را به طرف اسرائیلی داده است که براساس آن، اسرائیل و سازمان ملل متحد، دولت و کشور مستقل فلسطین را به رسمیت بشناسد. ارتش اسرائیل به مرزهای 1967 عقب نشینی کند و دولت مستقل فلسطین در محدوده کرانه باختری، قدس شرقی و غزه ایجاد شود. شهر قدس (اورشلیم /بیت المقدس) به دو بخش غربی و شرقی تقسیم شود و بخش شرقی پایتخت فلسطین و بخش غربی پایتخت اسرائیل باشد. براساس راه حل دو کشوری، دو دولت و دو ملت اسرائیل و فلسطین در کنار یکدیگر زندگی مسالمت آمیزی خواهند داشت اما مقامات اسرائیلی در عمل این راه حل را رد کردند و با ادامه شهرک سازی در خاک فلسطین و اعلام کل شهر قدس به عنوان پایتخت خود، راه حل دو کشور را به سمت نابودی کشدید.
این راه حلی است که از سوی کشورهای عربی و اسلامی (به جز ایران) نیز مورد تایید قرار گرفته است تا اگر اسرائیل آن را اجرا کند؛ روابط با آن را به طور کامل برقرار کنند.
وقتی اسرائیل راه حل مسالمت آمیز محمود عباس را رد می کند گزینه مقاومت مسلحانه در غزه اعتبار می یابد و به عنوان آخرین و تنها راه حل پیگیری می شود.
2- برتری طلبی دینی – افراط گرایی دینی / مذهبی
آنچه در صحنه فلسطین و اسرائیل روی می دهد نمایشی از برتری جویی دینی است. نه تنها اعتقاد به برتری دینی وجود دارد بلکه تلاش می شود با استناد به این برتری جویی دینی، غیراخلاقی ترین و غیرقانونی ترین اقدامات نیز عملی و توجیه شود. از ویژگی های برتری جویی دینی و یکدست سازی دینی همین قابلیت توجیه تراشی برای اقدامات غیرانسانی است.
سیر تاریخ جهان مملو از اقدامات برتری های جویی ها و یکدست سازی های دینی / مذهبی است اما در عصر کنونی این برتری جویی، نه تنها به لحاظ جهانی دیگر ارزشمند نیست بلکه به یک ضدارزش تمام عیار تبدیل شده است. برتری جویی های دینی /مذهبی یکی از سکوهای بروز بزرگترین فجایع از جمله نسل کشی است.
مقامات اسرائیل برای زیرپاگذاشتن منطق، قوانین و مصوبات بین المللی و تعهدات خود، به برتری جویی های دینی خود رجوع می کنند.
نمونه این برتری جویی های دینی را می توان علاوه بر اقدامات اسرائیل علیه فلسطینی ها، در عملکرد دولت بودایی میانمار علیه مسلمانان این کشور و اقدام دولت ترکیه در تبدیل کلیسای بزرگ ایاصوفیه به مسجد مشاهده کرد.
دنیای امروز دیگر دنیای برتری جویی دینی / مذهبی نیست (گرچه معمولا از سوی بزرگان و اعضای این دین یا مذهب مورد استقبال شدید قرار می گیرد) زیرا برتری جویی در تضاد کامل با زندگی مسالمت آمیز است. از نتایج گسترش رسانه ها، تقویت هویت هاست و در میان هویت ها هم در ردیف قدرتمندترین ها، دین و مذهب است اما در صورتی که این روند در مسیر برتری جویی، خودبرتربینی و نژادپرستی قرار بگیرد قطعا به نتیجه ای جز جنایت علیه انسان های دیگر منجر نمی شود.
3- حقوق بشر و رفتارهای اخلاقی
حقوق بشر یک ارزش جهانشمول در دنیای امروز است. یک معیار مقایسه کشورها و جوامع مختلف. حقوق بشر در میان کشورهای توسعه یافته و غربی از جایگاه مهمی برخوردار است با این حال وقتی به موضوع اسرائیل و فلسطین می رسند حقوق بشر رنگ می بازد و از اهمیت آن کاسته می شود گو اینکه در فقره اسرائیل و فلسطین، معیارهای حقوق بشری جایی ندارند و می توان هر اقدام ضدانسانی را اجرا کرد که حداکثرا با برخورد نرم و آرام قدرت های بزرگ جهان روبه رو می شود. یکی از دلایل این موضوع، تقویت این دروغ بزرگ است که مخالفت با رفتارهای دولت اسرائیل، نوعی یهودستیزی است.
از موارد نقض حقوق بشر در اقدامات اسرائیل می توان به این گزینهها اشاره کرد:
– امکان بازداشت طولانی مدت و بدون محاکمه فلسطینی ها توسط اسرائیل که به بازداشت اداری معروف شده است.
– تخریب کامل خانه شهروندان فلسطینی که علیه شهروندان اسرائیلی حمله مرگبار انجام می دهند.
– اخراج فلسطینی ها و تصاحب زمین های آنها در کرانه باختری و قدس شرقی و ساخت شهرک های اسرائیلی برای اسکان یهودیان اسرائیلی با هدف تغییر بافت جمعیتی، یهودی سازی و تغییر هویت مناطق و جوامع.
– واکنش نابرابر و غیرمتناسب اسرائیل به حملات از سوی مناطق فلسطینی. اسرائیل در مقابل کوچکترین حمله از سمت منطقه غزه، واکنش چند برابری دارد. علاوه بر این، ارتش اسرائیل در حملات خود غیرنظامیان از جمله زنان و کودکان را نیز به طور گسترده مورد هدف قرار می دهد. کافی است به تعداد کشته ها و مجروحان و تخریب ها در دو سوی مرز نگاه کنیم.
4- تهوید یا یهودی سازی
یکی از سیاست های غیرانسانی و غیراخلاقی اسرائیل، تهوید یا یهودی سازی است. بر این اساس دولت اسرائیل تلاش می کند از طریق اجرای برنامه های مختلف، بافت فرهنگی جمعیتی تحت کنترل و اشغال خود را تغییر دهد و در نتیجه محله ها، شهرها، روستاها و مناطق مسلمان نشین / فلسطین نشین را به یهودی نشین تبدیل کند.
البته مقامات اسرائیلی هیچگاه اعتراف نمی کنند که برنامه یهودی سازی دارند اما آنچه روی زمین اتفاق می افتد اجرای این سیاست ها را نشان می دهد و مردم فلسطین به این باور رسیده اند که طرف مقابل، سیاست یهودی سازی را با هدف حذف و حل هویت فلسطینی ها و به بهانه های مختلف (از جمله تصمیمات دادگاه ها یا اجرای پروژه های عمرانی) اجرا می کند.
اسرائیل تلاش می کند با تغییر اسامی عربی فلسطینی به یهودی، اخراج و جابجایی ساکنان اصلی، جایگزینی آنها با غریبه ها و تازه واردان یهودی و تغییر بافت جمعیتی در مناطق مختلف فلسطین به تغییر هویت مناطق بپردازد تا اشغال توجیه شود.
جرقه جنگ اخیر غزه نیز با مقاومت خانواده های فلسطینی در مقابل اخراج از خانه های خود در منطقه “شیخ جراح” شهر قدس (اورشلیم) آغاز شد. محله ای فلسطینی /عرب نشین که اسرائیلی ها تلاش می کنند با صدور حکم قضایی، خانواده های یهودی را جایگزین خانواده های فلسطینی کنند تا هویت این محله ها به طور کامل تغییر کند.
5- تمامیت خواهی
در موضوع اسرائیل و فلسطین با نوعی تمامیت خواهی از طرف مسوولان اسرائیل (به ویژه احزاب راست) و بخش های مهمی از جامعه اسرائیلی روبه رو هستیم. مقامات اسرائیلی حاضر نیستند مصوبات بین المللی را بپذیرند. مناطقی که براساس نظر سازمان ملل متحد و اتحادیه اروپا، مناطق اشغالی توصیف می شوند را پس بدهند ( شامل کرانه باختری و قدس شرقی).
علاوه بر این، اسرائیل با تصاحب زمین های کشاورزان و روستاییان فلسطینی در قدس شرقی و کرانه باختری، بیرون راندن شهروندان فلسطینی و ساکن کردن شهروندان اسرائیلی تلاش دارد نسبت جمعیتی شهروندان اسرائیلی در مناطق اشغالی ساکنان آنها را به اکثریت برسانند تا اشغال، نهادینه و غیرقابل تغییر شود. همچنین آنها میخواهند با ساخت شهرک هایی در خاک فلسطین، امکان وجود پیوستگی سرزمینی برای ایجاد دولت مستقل فلسطین را از بین ببرند.
مقامات اسرائیلی حتی حاضر نیستند مرزهای کشور اعلامی خود را مشخص کنند مبادا نتوانند از مرز اعلامی هم عبور کنند و زمین های بیشتری را اشغال کنند.
تمامیت خواهی و برتری طلبی اسرائیل که از جمله در رد همه طرح های بین المللی برای برقراری صلح نیز بروز می کند مانع از زندگی مسالمت آمیز انسان ها در این بخش از خاورمیانه شده است.
6- چهار راه حل
هم اکنون برای حل مشکل اسرائیل و فلسطین، چهار راه حل مطرح شده است.
راه حل اول: یک کشور فلسطینی با همه پرسی – این راه حل از طرف دولت ایران مطرح شده است. در قالب کشور فلسطین و مرزهای تاریخی آن، میان همه ساکنان اصلی و بومی اعم از مسلمانان، یهودیان و مسیحیان، همه پرسی برگزار شود و آنها سرنوشت این منطقه را تعیین کنند.
براساس این پیشنهاد، کشور و دولت اسرائیل باید برچیده و حذف شود و کشور جدید فلسطین با مشارکت همه ساکنان آن از جمله ساکنان اصلی / بومی ها / ساکنان نخستین مناطق تحت کنترل اسرائیل فعلی، ایجاد می شود. یهودیان مهاجر به اسرائیل با وجود زندگی 80 ساله یا تولد در این منطقه، غیربومی به شمار می آیند و حق شرکت در این همه پرسی را ندارند.
این راه حل هم اکنون از سوی هیچ کشور یا سازمان بین المللی مورد تایید یا حمایت قرار نگرفته است.
راه حل دوم: یک کشور اسرائیل: براساس این راه حل، دولت و کشور فلسطین (تشکیلات خودگردان فلسطین) منحل و حذف می شوند. همه مردم و خاک فلسطین فعلی هم به اسرائیل محلق می شوند. در نتیجه کشور و دولت اسرائیل متشکل از دو ملت یهودی و مسلمان یا اسرائیلی ها و فلسطینی ها شکل می گیرد.
شرح عکس: یکی از شهرک های یهودی نشین اسرائیل ساخته شده در خاک فلسطین
این یکی از راه حل های تهدید امیز مقامات دولت فلسطین به رهبری محمود عباس است. در این صورت چون جمعیت فلسطینی ها بیشتر از اسرائیلی هاست در صورت برگزاری انتخابات سالم و دموکراتیک، فلسطینی ها می توانند اکثریت پارلمان و کابینه اسرائیل را به دست بگیرند. در این وضعیت، برنامه شکل گیری دولت یهودی در قالب اسرائیل، واقعیت پیدا نخواهد کرد.
راه حل سوم: دو کشوری: براساس این راه حل، دو کشور مستقل اسرائیل و فلسطین در کنار یکدیگر شکل بگیرند و ادامه حیات بدهند. این راه حل به عنوان راه حل دو دولتی یا دو کشوری شناخته می شود. اتحادیه اروپا، امریکا، سازمان ملل متحد، همه کشورهای عربی و اسلامی (به جز ایران) از این راه حل حمایت می کنند.
در این راه حل، اسرائیل، ایجاد و شکل گیری دولت مستقل فلسطین را به رسمیت می شناسد.
اتحادیه عرب و سازمان همکاری اسلامی (جز ایران) نیز طرح صلح عربی را براساس این طرح ارائه کرده اند که در صورت عقب نشینی اسرائیل از مرزهای 1967 و به رسمیت شناختن دولت مستقل فلسطین در محدوده کرانه باختری، غزه و قدس شرقی، همه کشورهای عربی و اسلامی (به جز ایران)، اسرائیل را به رسمیت شناخته و با آن روابط عادی برقرار خواهند کرد.
در مقابل، اسرائیل با اعلام کامل شهر قدس به عنوان پایتخت خود و رسمیت بخشیدن اشغال بخش شرقی شهر قدس، ادامه شهرک سازی در قدس شرقی و کرانه باختری، تلاش می کند اجرای راه حل دو کشوری را غیرممکن سازد.
راه حل چهارم: یک کشور بدون فلسطینی ها: این راه حل معمولا از سوی نیروهای افراط گرای اسرائیلی مطرح می شود و براساس آن، اهالی منطقه غزه به صحرای سینای مصر و مردم فلسطینی در کرانه باختری و قدس شرقی به خاک اردن اخراج یا منتقل شوند و مناطق تحت کنترل اسرائیل به سراسر سرزمین فلسطین تاریخی گسترش یابد. به نظر می رسد اسرائیل به صورت چراغ خاموش در حال اجرای این طرح است.
راه حل قذافی: اسراطین – یک کشور دو ملت: این راه حل نیز از سوی مرحوم قذافی آخرین رهبر لیبی مطرح شد. بر این اساس او پیشنهاد کرده بود کشور جدیدی به نام اسراطین (ابتدای اسرائیل و انتهای فلسطین) از ترکیب سرزمین و مردم اسرائیل و فلسطین شکل بگیرد. در این راه حل یک کشور با جمعیتی متشکل از فلسطینی ها و اسرائیلی ها وجود خواهد داشت.
7- اسرائیل با فلسطینی ها چه می کند؟
سوال اساسی این است که برنامه اسرائیل (به عنوان قدرت اشغالگر) برای فلسطینی ها (مردم تحت اشغال) چیست؟ اگر شرایط فلسطینی ها را نادیده بگیرد همچنان باید با حملات و تنش و درگیری و خشونت و ناامنی روبه رو شود. اگر فلسطینی ها را به رسمیت بشناسد باید حقوق آنها را نیز مورد شناسایی قرار داده؛ حقوق آنها را بدهد و به اشغال فلسطین پایان دهد.
محصور کردن فلسطینی ها در دو بخش غزه و کرانه باختری از یک سو و تحت فشار قراردادن اقتصادی سیاسی آنها نمی تواند نتیجه مورد دلخواه اسرائیلی ها را به دنبال داشته باشند. اسرائیل راهی جز احترام به حقوق فلسطینی ها، به رسمیت شناختن حقوق آنها، به رسمیت شناختن دولت مستقل فلسطین ندارد. در غیر این صورت فلسطینی ها نیز ناامنی را با جامعه اسرائیلی به اشتراک خواهند گذاشت. شرایط امروز اسرائیل و فلسطین ناشی از انتخاب مقامات تل آویو به ادامه تنش و درگیری و دوری از زندگی مسالمت آمیز است.